سرمقاله شماره 25
بحران انتقال دانش و تخصص در صنعت تاسیسات
امروزه دیگر جایگاه و اهمیت دانش و تخصص در پیشرفت کشورها در عرصه داخلی و بین المللی بر کسی پوشیده نیست. کسب و کار در حوزه تاسیسات حرارتی و برودتی نیز از این امر مستثنی نبوده و کاملا “دانش بنیان” می باشد؛ یعنی سودآوری در این حوزه با تکیه بر پیشرفت های علمی و فناوریهای روز و نیز بر پایه دانش و تخصص بنا نهاده شده است.

لذا ضرورت هدایت هدفمند دانش در سطح صنعت به عنوان یک نیاز بحرانی کشور در مقطع کنونی ضروری است. بی تردید رشد تخصصی صنعت تاسیسات ساختمانی نیز، همانند سایر صنایع، بدون اندازه گیری و ارزیابی کمی آن امکانپذیر نبوده و متاسفانه ارزیابی دانش در صنعت مبتنی بر شاخص ها، معیارها و به طور اساسی یک نظام ارزیابی جامع صورت نمی پذیرد. حتی در برخی موارد نیز بصورت کاملا سلیقه ای عمل می‌گردد (چهره های ماندگار صنعت، برند برتر و …) از این رو یکی از عوامل ضروری پیاده سازی هر برنامه استراتژیک، استفاده از یک نظام پایش عملکردی می باشد.
با رشد روز افزون شرکت های تولیدی و بازرگانی در صنعت تاسیسات کشور، به وضوح نظاره گر سیر نزولی حرکت صنعت در زمینه کسب دانش و تخصص لازم و کافی -قبل از تولید و یا واردات محصولات جدید حرارتی و برودتی با تکنولوژی بالا- در کشور می-باشیم. متاسفانه طی دهه گذشته، عملکرد ورودی صنعت در افزایش کسب دانش و تکنولوژی های جدید رشد چشمگیری نداشته است. بطور مثال نیروی انسانی تازه کار دارای بهره وری و مهارت پایینی است و این امر موجب گردیده صنعت با کمبود نیروی متخصص حرفه ای مواجه گردد که این عامل می تواند به عنوان یکی از بزرگترین معضلات و موانع رشد صنعت در دهه های اخیر به شمار آید. و یا مثال بارزتر از آن، واردات و تولید کالاهایی با تکنولوژی ساده تر و خدمات پس از فروش ضعیف تر توسط سرمایه-گذاران و فعالین در این حوزه جهت کسب سود بیشتر است و سرمایه داران غیر متخصص، حاضر به سرمایه گذاری در جهت تغییر فرهنگ بهره برداران در مصرف برخی از کالاهای منسوخ شده در دنیا و جایگزینی آن با کالاهای جانشین به روز این صنعت نبوده و صرفا جذابیت و مطلوبیت بازار، ملاک عمل آنها قرار گرفته است و کماکان بر روی کالاهایی با راندمان و تکنولوژی پایین و مصرف انرژی بالا و… سرمایه گذاری می کنند. از اینرو متاسفانه بنا به دلایل ذکر شده، صنعت تاسیسات ایران عمدتا در زمینه حرارتی به محصولاتی نظیر آبگرمکن، پکیج شوفاژ دیواری و رادیاتور و در زمینه برودتی به محصولاتی مانند اسپیلیت، داکت اسپیلیت و مینی چیلر بسنده نموده و این امر را می توان با بازدید از یک نمایشگاه تاسیسات حرارتی و برودتی در کلان شهرهای ایران مشاهده نمود.
اما از عملکرد ورودی صنعت نگران کننده تر، عملکرد خروجی آن است که ضعیفتر و اسفناک تر است. بطور مثال مصرف بی محابای انرژی، افزایش محاسبات سرانگشتی بجای محاسبات مهندسی، عدم ارایه خدمات پس از فروش حرفه ای، تولید یا ورود و خروج برندهای ناشناس با طول عمر کمتر از پنج سال، بلاتکلیفی مصرف کنندگان محصولات با کیفیت و یا بی کیفیت داخلی و خارجی از بابت عدم حمایت و پشتیبانی در بلند مدت، مهندسین و نیروهای غیر متخصصی که رزومه عملکرد خود را میزان پورسانتهای فروش خود می دانند نه محاسبات دقیق و فنی، تبدیل مهندسان حرفه ای به فروشندگان حرفه ای، دور زدن قوانین بازدارنده بجا یا نابجا دولتی به هر قیمت، تبدیل برخی از مهندسان ناظر و مشاوران به مبلغان محصولات با روش معروف تایید یا عدم تایید برند مورد نظر؟!! و….
بنظر می رسد دلیل این عملکرد خروجی ضعیف، می تواند این باشد که در ایران همواره بر ایجاد برقراری یک رابطه برنده – بازنده و یا یازنده – برنده چانه زنی می‌گردد و صنعت را با پرسش “واردات کنیم بهتر است؟” و یا “تولید داخلی را حمایت کنیم و درب کشور را ببندیم بهتر است؟” در بلاتکلیفی رها کرده ایم و در واقع پاسخ این سوال را می توان از مشاهدات عینی و گمانه زنی های شخصی از دو کشور همسایه یعنی ترکیه و عربستان در همین دهه گذشته، استنتاج کرد.
در عمل چه در حوزه واردات و چه در حوزه تولید سرمایه گذاری کنیم فرقی نمی کند؛ مهم اینست که چه دستاورد و پیامدهایی را برای کشورمان با این حرکت به ارمغان می آوریم :”کارآفرینی” یا “تخصص آفرینی” یا “دانش آفرینی” و یا هر سه.
ترکیه: شرکت های بزرگ تاسیساتی دنیا بالاخص در زمینه حرارتی در این کشور جهت تولید محصولات خود با هزینه کمتر در قبال انتقال دانش تولید و تکنولوژی به این کشور سرمایه گذاری گسترده ای کرده اند و دولت ترکیه نیز در راستای برقراری رابطه برنده – برنده با حمایت از سرمایه گذاران داخلی و خارجی با هدف “دانش آفرینی” نه صرفا “کارآفرینی” نقش بسزایی را ایفا نمود که از روند ورود خطوط تولید و قطعات یا کالاهای ترکیه ای به ایران و منطقه، این تغییر سیاست و رشد صنعت تاسیسات ترکیه، کاملا مشهود است.
عربستان: شرکت های بزرگ تاسیساتی دنیا بالاخص در زمینه برودتی در این کشور با هدف افزایش فروش محصولات خود در قبال انتقال تخصص، آموزش و تربیت تکنسین های حرفه ای، سرمایه گذاری عظیمی با برپایی دفاتر خدمات پس از فروش محلی با مدیریت شرکتهای مادر و انبارهای مملو از قطعات یدکی و … نمودند و دولت عربستان نیز همچون دولت ترکیه در ایجاد یک فضای اقتصادی برنده – برنده تلاش نمود با اتخاذ سیاستهای حمایتی خود از برندهای بسیار باکیفیت دنیا و انعقاد قراردادهای بلندمدت تجاری و تعهدآور، با هدف “تخصص افزایی” و “ارزش آفرینی” نقش بسزایی را در تحول صنعت تاسیسات ساختمانی خود ایفا نماید که این رشد از افزایش روند انبوه سازیها، توسعه صنعت هتلداری و مطلوبیت تهویه مطبوع در اماکن عمومی با حجم بالای توریست مذهبی در آب و هوای نامطلوب عربستان به وضوح قابل مشاهده است.
اما متاسفانه در ایران، برخی از سرمایه گذاران غیر متخصص بدلیل عدم آگاهی کامل از نحوه انعقاد قراردادهای حرفه ای بین المللی با برندها و شرکت های خارجی در هر دو زمینه حرارتی و برودتی، زمینه را فقط برای ایجاد بازار فروش موقتی برای برخی از شرکت-های خارجی بالاخص چین و ترکیه باز کرده و بهمراه کالا و یا قطعات وارداتی، دانش و یا تخصصی را به دانش تاسیساتی کشور اضافه نکرده اند. از طرفی سالهاست که شاهد شنیدن شعارهای تبلیغاتی از سوی برخی از تولیدکنندگان هستیم که می گویند “به جهانی شدن می اندیشیم؟!” براستی، با مونتاژ دستگاه، آن هم با قطعات چینی بر روی خطوط تولید ترکیه ای و بدون هیچ نوآوری، چگونه می توان “به جهانی شدن اندیشید؟!!”.
و این دست از امور، موجب گردیده است که حتی برخی از شرکت های اروپایی صاحب تکنولوژی نیز ایران را به منزله یک بازار فروش کوتاه مدت تلقی نموده و متاسفانه دولت نیز بستر قوی ای را جهت نظارت و کنترل بر این امر پیش بینی و برنامه ریزی نکرده و این رسالت بزرگ و مسئولیت اجتماعی را به وجدان واردکننده و یا تولید کننده واگذار نموده است.
به راستی دلیل واقعی بحران انتقال دانش و تخصص در این صنعت چیست؟ آیا سرمایه داران و ثروتمندان بدون تخصص، در این بحران نقش دارند و یا کمبود نیروی حرفه ای و متخصص است که سرمایه گذاران نمی توانند با استعانت از سرمایه کلان خود، بنیان-گذار و موسس یک سازمان با رویکردهای تخصصی و دانش افزایی و در نهایت کسب سود باشند و یا اینکه خالی بودن لایه اجرایی صنعت از تکنسین و مجریان متخصص، ترس از ورود و استفاده از محصولات با تکنولوژی بالا را افزایش داده و یا برخی از تدابیر اشتباه دولت در حوزه خصوصی سازی و رشد نهاد و ارگانهای زیاد بدون مسئولیت و دانش و امکانات لازم در این صنعت، مسبب این بحران می باشد؟! و یا هزاران سوال دیگر…
برای یافتن پاسخی صحیح به این سوالات اساسی می بایست رتبه کلی صنعت تاسیسات ساختمانی را در شاخص مدیریت دانش براساس عملکرد صنعت بدست آورد. بنظر می رسد با توجه به رشد ناگهانی این صنعت بدست سرمایه داران غیرمتخصص، نیاز مبرمی به ارکان مورد ارزیابی در شاخص انتقال دانش احساس می‌گردد که از اهم این ارکان می توان به 1)سرمایه انسانی متخصص و یادگیرنده 2)آموزش و تحقیقات 3)زیرساخت های دولتی و خصوصی 4)پیچیدگی بازار تاسیسات 5)مطلوبیت بازار تاسیسات 6)پیچیدگی کسب و کار در ایران 7)خروجی های خلاقانه 8)خروجی های دانش محور و تخصصی و… اشاره نمود و در همین راستا تحقیقات بنیادی را سازماندهی کرد تا از این طریق ضمن شناسایی جایگاه فعلی تخصص و دانش در این صنعت، وضعیت پیشرفت در مسیر نیل به اهداف نیز سنجیده شده و برای ادامه مسیر، تدابیر راهبردی اندیشیده شود؛ قطعا یکی از راهکارهای وصول به چنین اهدافی، ایجاد و فعال شدن تشکلها و ساختارهای صنفی است؛ بشرطی که نقش و جایگاه تشریفاتی به خود نگیرند.
الهه حسنلو – مدیر بازاریابی و فروش شرکت فرولی ایران